• وبلاگ : به صحرا شدم...عشق باريده بود!
  • يادداشت : داغ دوستي...!!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خسرو 

    حكايت غريبي است كه يقين دارم تو هم سر در نمي آوري كه اگر مي آوردي اينجا نبودي.

    تو چه ميداني صحرا يي كه او مي گفت كدام صحرا بود و آن بارش كه او مي گفت كدام؟

    اما همين كه اين به ذهنت مي رسد كه اين كلام را مطلع حرفي كه مي خوهي بزني قرار ميدهي و مني را كه در اين سوي دنيا فرسنگ ها دور تر به خود مي خواني خود حكايتي است كه نه تو مي داني و.. من ن

    درود ...

    و همچنان گوش را مي نوازد ...

    ولي ... انگار حس نوشتن از شما كوچ كرده است ...

    من به روزم ...

    ايام به كام !!

    تابعد ...

    + فهيمه 

    سلام ..

    بچه تو نمي دوني من وقت آهنگ ما هنگ گوش دادن ندارم..

    هاااااااا؟

    چي؟ خر خونم ؟ دم بنده گرم...چشت دراد...

    تااااااااااازشم باهات قهرم..به وجيهه گفتم ديشب....

    گف چه دس گلي به آب دادم يا نه..

    به خير گذشت..

    مثل تو کيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم.....

    :

    :

    ره ندهي چه حاصلم؟؟؟

    :

    :

    مي روم و همچنان بود نام تو بر زبان من...

    سلام

    خسته نباشي.

    وب خيلي خوبي داريد مطالب وبتون هم خيلي پرمحتواست .

    با تبادل لينك موافق هستيد.

    اگه موافق بوديد خبر بديد.

    خدانگهدار

    ره ندهي چه حاصلم؟

    ...

    من همواره تاريخ قلبم را مي نگارم، از آن روزي كه در آن،‏ به تو عاشق شدم.

    ...

    هي شنيدمش و هي شنيدمش و هي شنيدمش

    تو مي دوني چرا آسمون دلم ابري شد؟

    سلام آهنگ خيلي قشنگ بود

    با بازي قايم موشك به روزم اگه بازي دوست داري يه سري بزن