• وبلاگ : به صحرا شدم...عشق باريده بود!
  • يادداشت : دل نوشته ي دل نوشته
  • نظرات : 5 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + س م ا ن ه 

    دير شد، دور شد، مي دونم. واسه اين همه احساس ناب هروقت سر قلمت تراوش كنه دير كرده و دور ...

    اما

    بعضي احساسا رو هيچ جوري نمي شه توصيف كرد

    آخه يه جورايي آبروت مي ره بعدشم كلي فكر بدبد درموردت مي كنن

    اما من،‏ پريسا خانم كه آبجي آبجي كوچيكه ي من هستي، با اينكه مخاطب اين پست ناب يجورايي منم هستم ولي بهت حسوديم شد

    اين همون احساسه اس كه نمي شه در موردش صحبت كرد *حسادت*

    به روزاي پنجشنبه و به روزاي نابي كه با خواهر كوچولوي من داشتي حسوديم شد

    حالا منم و يه دل كوچولو كه دلش مي خواد اون روزاي قشنگتونو با يه صحراي پرستاره تجربه كنه

    و

    بازم گرفته دل كوچولوي صحراي پرستاره ام...

    دل نوشته ي دل نوشته، بي بهونه ي بي بهونه!