اولا كه با كمال شرمندگي اول نشدي دوم شدي
دوما كه آخرشم روز معلمو به من نَتَبريكيدي
سلام زهره جونم منم دلم واست تنگ شده به يادت هم هسم باور کن...ولي فرصت نيس زنگ بزنم...فرصت که شد از خدامه...دعاتم ميکنم...توهم درساتو بخون که دس از پا دراز تر بر نگردي يزد بچه...دوست دارم.
*********
اولا چه معني داره تو اين قد پيام خصوصي داري ها؟
دوما زهره خوب وبلاگ نداره ..به من چه...اصلا به تو چه.. اصلا خيلي هم دلت بخواد...
دلم واسه تو تهفه،يا طهفه هم تنگ شده.
هييييييييييييييييييييييييييييييييييش.خوب حالا شده که شده.
و مستي تمام عمر شورابه اي خواهد شد از نامت و از اشكت ...
مرسي از محبتت به ايليا.
ايشالا يه روزي ني ني شما.
تو به من خنديدي و ندانستي من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم ...
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلوده به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز سالهاست كه در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تكراركنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق اين پندارم كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت...
درود ...
همه عمر ... همه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي ...
همه عمر ...
ايام به كام بانو !!
تابعد ...
با نگاهي
با نفسهاي نگاهي
مي توان سرشار از راز بهاري شد
***
خوشا عشق!!
سلام خوبه والله
اولادم اولاداي قديم.......
سلام
بسييييييييي زيبا بود.
حالا چرا چسبونديش سينه ديوار؟؟/
گفتم نرو ...
نرو ...تورو به خدا ...تو رو به هرکي که دوسش داري نرو...اگه بري ...اگه بري کشته ميشي مي کشنت مي سوزوننتتيکه تيکه ات مي کننبه دارت مي کشنبدنت رو خوراک حيوانات ميکننسرت رو بالاي نيزه ميزننبهت مي خندنبهت بد ميگن بهت بي ادبي ميکنن
نرو ...تو رو جون مامان نرو ...
ميري؟
تا تو از راه برسي و گرد راه تو بخوابد من از نم اشك خاطره هاي تو را،خاطره هاي خويش را،دست به فراز رفته به استجابت ديدار را اغشته ام.من به سرزمين تنگ رنج روزگاران،به زانو افتاده ام.يه دفعه يادم بهش افتاد،شايدم ربطي نداشت.
سلام ممنون كه سر زديد . لطف كرديد. آخرين مطلب رو تا آخر خونديد ؟