• وبلاگ : به صحرا شدم...عشق باريده بود!
  • يادداشت : مسئوليت زاده ي آگاهي است...
  • نظرات : 10 خصوصي ، 35 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خوشحالم كه قابل دونستي و تشريف آوردي

    قبل ها بعضي جاها !!!رد پاتو ديده بودم اما هيچ وقت نشده بود بهت سر بزنم

    اما الان از اينكه اومدم خوشحالم

    صحراي قشنگي براي خودت درست كردي!

    به خصوص اينكه آدم كه توش مياد هنوز رد پاي نم دار عشق رو كه تازه باريده حس ميكنه

    بازهم بعد ها سر ميزنم

    اما در مورد اون سوغاتي كه گفتي!راستش حتما لايق بودي!آخه....

    هيچي مهم نيست فقط بدون كه لايق بودي و بيشتر هم....

    راستي اميدوارم كنكور خوبي بدي عالي!

    مهندس ميشي يا دكتر؟؟؟

    در پناه حق

    پاسخ

    اون رد پا چشم بصيرت مي خواستاااااا...راستي خدا کنه اي طور که شما گفتين باشه....منم اينطور که ملومه نه دکتر ميشم نه مهندس...فقط شايد اگه خدا خواستو به صلاحم بود بشم يه نيمچه مهندس...ممنون!...هم از سوغاتتون هم حضورتون...هم دنبال کردن رد پاهاي خاک گرفته!