mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2   3      >
 

سلام به صحرا

اميدوارم كه صحراي دلتون سبز باشه

ما نيز در اين صحراي وحشت و بيم و در اين شب هاي تاريك و سياه ، چشم به ستارگاني دوخته ايم تا نظاره گر طلوع آسماني خورشيد باشيم

آنجا كه همه چشم ها را مي بندند تا نبينند آنجاست كه خون شهيدي آتشي بر عالم ظلم و سكوت مي زند و همگان را صبحي زييا رهنمون مي سازد. و اين است كه ارزش او كه عقل تاب دركش را ندارد

يا علي

... ببين، من آخرين برگ درختم ...

بسم رب شهدا

سلام به صحرا جونم...

شرمنده...بايد زودتر ميومدم...

نميدونم چرا تو اين روزا دلم اينقدر گرفته...
و ضجه هاي مادران...و ناله هاي کودکان...
و ترانه هاي اشک...
و ترانه هاي آه...
و ترانه هاي آغاز...
و آغاز به پرواز...و پرواز به....

دليلش اينه كه تو گفتي..

راستي اين يكي هم هست...در باغ شهادت را نبنديد...

اين دفعه بيشتر از يه عالمه برام دعا كن...

سلام

به قول خودتون اين پستتون وحشتناك بود....خوبه؟

شما هميشه جواب دوستانتون كه ميان به وبلاگتون توي وبلاگ خودتون ميدين؟يا بهشون سر هم ميزنين؟

خدافظ

+ احمد 
خدايا تو را شكر به آنچه دادي چون نعمت است .خدايا تو را شكر به آنچه ندادي چون حكمت است .پس خدايا به من بياموزد پي به حكمت هايت ببرم تا نا شكريت نكنم.

دنيا ايستاد
دنيا به نظاره ايستاد و من
در آغوشت سبز شدم
و زندگي ِ از ياد رفته را
زندگي کردم.


و چشمانت راز ِ آتش است.
و عشقت پيروزي آدمي ست
هنگامي که به جنگ تقدير مي شتابد.
و آغوشت
اندک جايي براي زيستن
اندک جايي براي مردن....

گاهي کنارم مي نشيني
آرام آرام برايت مي گويم و خود را لا به لاي کلمات باز مي يابم
مرا به نام مي خواني و صدايت نوازشم مي کند
آرام مي گيرم
دست دراز مي کنم تا زندگي را چنگ بزنم
فاصله اما زياد است و زندگي
از دستانم سُر مي خورد
باز خالي مي مانم و تو
تنها نگاهم مي کني.

( بنام تو اي آرام جان )


مرد سرش را پايين آورد و به آب رودخانه نگاه کرد و در آب زن را ديد ، زن نيزبه آب رودخانه نگاه مي کرد , مرد را ديد



در نگاه انها غم موج ميزد ، خدا غم آنها را مي ديد و غمگين بود.


خدا گفت : من شما را بسيار دوست دارم شما نيز همديگر را دوست بداريد و با هم مهربان باشيد.


خدا به آنها مهرباني بخشيد و .....



عزت زياد ..... يا علي مدد

سلام خوبي من هميشه اول ميام حاضري مي زنم بعد مي خونم ممنون كه به من هم سر ميزني موفق باشي يا علي

قربون روي ماهت برم خوب يه كنترل اف 5 بايد بزني ديگه

خيلي زيبا بود صحراي عزيز

شاد باشي عزيزم

من آپ كردم

آسمان ها گله دارند : زما سير شديد

بسکه بر خاک نشستيد زمين گير شديد

پي اکسير بريديد زگهواره تان

وايتان باد ، نجستيد و چنين پيرشديد

سر آن بار امانت چه بلا آورديد

که به جرمش همه مستوجب زنجير شديد ؟

هر چه دفتر- ورقي بود ز توصيف شما

يادتان رفته که با دست که تحرير شديد

همه جان و همه احساس رهاتان کرديم

چه گذشته است ؟ به بي روحي تصوير شديد

صورتي مانده از آن سيرت و آن هم بي اصل

بسکه هر آينه در آينه تکثير شديد

ديو مي رفت در اين چشمه به تطهير رسد

بر شمايان چه گذشته ست که تبخير شديد

باز هم موعظه تان راه به تاثير نبرد

آسمان ها! که به يک شعبده تسخير شديد

ما که تبخير شماييم . شمايان آيا

روي اين خاک چه ديديد که تقطير شديد

«محمد علي بهمني»

ما كه بي معرفت نيستيم

 <      1   2   3      >