سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و اشعث پسر قیس را که فرزندش مرده بود چنین تعزیت فرمود : ] اشعث اگر بر پسرت اندوهگینى ، سزاوارى به خاطر پیوندى که با او دارى ، و اگر شکیبا باشى هر مصیبت را نزد خدا پاداشى است . اشعث اگر شکیبایى پیش گیرى حکم خدا بر تو رفته است و مزد دارى ، و اگر بى تابى کنى تقدیر الهى بر تو جارى است و گناهکارى . پسرت تو را شاد مىداشت و براى تو بلا بود و آزمایش ، و تو را اندوهگین ساخت و آن پاداش است و آمرزش . [نهج البلاغه]
بازدید امروز: 4
به صحرا شدگان: 114769
صحرا - به صحرا شدم...عشق باریده بود!
|
RSS
|
|
خانه
|
|
شناسنامه
|
|
پست الکترونیک
|
|
مدیریت وبلاگ من
|
صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم
درباره وبلاگ
صحرا
نزدیکتر از همیشه!...از شما برای شما مینویسم!گرچه تلخ و زخمی...که روزگارم چنین است!می نویسم و میگویم:که شما نیز درست بودید و یگانه...دردانه ی دردانه...
لوگوی وبلاگ
گلچین
یادداشت های کامران نجفزاده...
سخنرانیهای دکتر شریعتی...
یادداشت های یک دلقک...
همایون شجریان...
میرزا قلمدون...
خون و دلقک...
کرگدن...
دوووووستان من
حی علی الصلاه
اوقات شرعی
بااااز باران با ترانه...
7 قطره ی باریده شده!
7 یادگار...
برگ هایی برای تو...
رو نتم یا نه؟
یــ
ــاهـو
خنده 18 سال به پایین ممنوع...!گریه 18 سال به بالا آزاد...!
نویسنده: صحرا(پنج شنبه 85/4/29 ساعت 1:9 صبح)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
کویر را چه حکایت با دریا آخر...؟!!!
نویسنده: صحرا(چهارشنبه 85/4/14 ساعت 1:11 عصر)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
مسئولیت زاده ی آگاهی است...
نویسنده: صحرا(یکشنبه 85/3/28 ساعت 12:19 صبح)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
عدالت...
نویسنده: صحرا(یکشنبه 85/3/21 ساعت 6:57 عصر)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
همین امشب...
نویسنده: صحرا(چهارشنبه 85/3/17 ساعت 12:52 صبح)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
تو مرادی...من مریدم...
نویسنده: صحرا(یکشنبه 85/3/14 ساعت 10:17 صبح)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
می آغازم...
نویسنده: صحرا(چهارشنبه 85/3/10 ساعت 12:47 عصر)
راه میرم تا نرسم...با من بیا! ( همراه )
<
1
2
3
4
5